چه مواد رنگزایی در رنگرزی سنتی استفاده می شوند؟
مواد رنگزای مورد استفاده در رنگرزی سنتی کاملا طبیعی بوده و از مواد شیمیایی ساخته نمی شوند. روناس، اسپرک، نیل، گل بابونه، برگ انگور عسگری، چغندر، پوست پیاز، برگ درخت توت، وسمه، گل رنگ، گل جعفری، برگ انجیر، پوست انار، بلوط، پوست گردو، هلیله، سماق، زعفران، جا شیر و غیره از گیاهانی هستند که در ایران یافت شده و از مواد رنگزای آنها در رنگرزی استفاده میشدهاست.
وسمه: کشت این گیاه توسط انسان دارای قدمت زیادیاست. به دلیل داشتن رنگدانه آبی و بنفش از عصاره گیاهی آن برای رنگرزی و تهیه رنگ آبی استفاده میشود.
روناس: گیاه روناس 3 ساله و 7 ساله است که ماده رنگزای روناس ترکیبی است به نام آلیزارین که در ریشه آن قرار گرفته است. با کم و زیاد کردن درصد دندانه و نوع آن،
رنگ آجری تا قرمز تیره را میتوان از این گیاه گرفت.
تمشک: این گیاه بیشتر در مناطق مرطوب و شمال ایران میروید و مصرف خوراکی دارد و جوانههای گیاه قسمت رنگ زای آن محسوب میشوند و در فصل بهار جمعآوری
میگردد و از آن رنگ خاکستری تیره حاصل میگردد.
اسپرک (ورث): گیاهیاست که در تمام نقاط ایران یافت میشود. با رنگینه آن انواع رنگهای زرد به دست میآید مثل طلایی، زرد، زرد طلایی، زرد کدر و شفاف.
نیل: ایندیگو یا نیل، برای تهیه بازههای آبی تا سرمهای استفاده میشود. گاهی نیل را در جاشیر، همراه با دندانه میجوشانند و رنگ سبز میگیرند و با افزودن روناس به آن
رنگ بنفش میسازند.
سرخس وحشی: این گیاه بیشتر در مناطق مرطوب و شمال ایران میروید و ماده رنگ زایی آن در سر شاخههای گیاه یافت میشود و از آن رنگ سبز متمایل به زرد و
خاکستری به دست میآید.
پیاز: گیاهی یک ساله که مصرف خوراکی دارد و قسمت رنگ زای آن در پوست نازک یافت میشود و از آن رنگهای مسی، نارنجی و پوست پیازی حاصل میگردد.
پوست انار: مانند اسپرک رنگ زرد تولید میکند ولی ثبات آن را ندارد. از گل زعفران، برگ مو (در اراک و مناطق مرکزی ایران)، جاشیر (در فارس) و گندل (در لرستان و
کردستان و دیگر مناطق غربی ایران) نیز رنگ زرد و نارنجی به دست میآید.
پوست گردو: ماده رنگزای موجود در پوست گردو ترکیبیاست به نام جاگلون که با آن انواع بازههای قهوهای روشن تا مشکی و خاکستری را میتوان ایجاد نمود. تنوع این
رنگها بستگی به استفاده از دندانهها و مواد کمکی افزوده شده دارد. از گیاه سماق نیز برای تهیه رنگهای قهوهای استفاده زیادی میشود.
جفت: جفت پوسته بین مغز و پوست میوه بلوط است که از آن رنگ بژ به دست میآید.
توت: درخت توت در مناطق معتدل و گرم میروید که میوه آن مصرف خوراکی دارد و برگهای آن ماده رنگ زایی دارد و میزان رنگ دهی آن کم است و از آن رنگ سبز مغز
پستهای حاصل میگردد.
قرمزدانه: بهترین ماده رنگزایی که از حشرهای به همین نام تهیه میشود، قمزدانه است. این حشره اغلب بر روی درختان بلوط، سرو، کاج و کاکتوس زندگی میکنند. در آسیا،
اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی فراوان است. قرمزدانه را خشک کرده و به صورت پودر در آب و اسیدهای معدنی حل میکنند. حاصل، رنگ قرمز خوبیاست که اگر به جای
اسید از مادهای قلیایی استفاده شود رنگ بنفش به دست میآید و از ترکیب با رنگهای گیاهی، انواع شیدهای رنگی تولید میکند. معروفترین قرمز دانهها؛ قرمز دانه نپال و
کاسیل (مکزیک) است. نام علمی این رنگ اسید کار منیک است. انواع قرمز دانه عباتند از: قرمز دانه هندی، لهستانی، مکزیکی، ارمنی، کرم ورمیلو. برای دندانه قرمز دانه از
آب زرشک، قارا و آب انگور استفاده میکنند.
دندانه دادن
پوسته خارجی یا فلس های پشم با خاصیت نفوذپذیری خود در جذب رنگ به طور مستقیم اثر میگذارد. مواد شیمیایی خاص و عملیات مکانیکی میتواند این پوسته را
تضعیف کرده و از بین ببرد. با از بین رفتن این فلسها سرعت نفوذ رنگ به داخل الیاف افزایش مییابد. به این ترتیب پشمی که تحت تاثیر محلول های شیمیایی یا عملیات
مکانیکی قرار گرفته و یا در هوای آزاد به مدت طولانی باقی مانده باشد نسبت به پشم معمولی خاصیت جذب رنگ بیشتری پیدا کرده و پر رنگ تر میشود.
به عبارت دیگر اگر کلاف سفید شده پشم بدون عملیات قبلی با مقداری روناس جوشانیده شود ملاحظه می شود، رنگی که الیاف پشم به خود گرفته بسیار ناچیز است و بعد
از شست و شو تمام و یا قسمتی از همین رنگ مختصر از بین رفته و در ضمن رنگ این کلاف نیز در مقابل نور دوام ندارد. حال اگر همان مقدار کلاف را ابتدا در یکی از
نمکهای فلزی مانند زاج سفید و یا سولفات آهن جوشانیده و سپس داخل خم رنگ نماییم ملاحضه می شود که رنگ جذب شده توسط الیاف پشم بسیار زیادتر و دوام آن نیز
در برابر عوامل مختلف مانند نور و آب نیز بیشتر می شود . این تجربه نشان می دهد که رنگ ها بدون وجود عامل دیگری تمایلی به جذب شدن در پشم و سایر الیاف از خود
نشان نمیدهند. این عامل در اصطلاح رنگرزی «دندانه» و عمل آغشته کردن با این املاح را «دندانه دادن» مینامند.
حال به جای آنکه فقط از یک نمک فلزی به عنوان دندانه استفاده شود آزمایش قبلی را در چند خم مختلف حاوی سولفات مس ، کلرور نیکل ، سولفات آلومینیوم و بیکرمات
پتاسیم با یک رنگ واحد تکرار می نماییم . ملاحظه می شود که پس از عمل رنگرزی هر کدام از کلاف ها رنگ جداگانه ای به خود می گیرند که نشانگر این نکته است که
داندانهها نه فقط در جذب و ثبات رنگها موثرند بلکه نوع آنها نیز در چگونگی و روشنی رنگها تاثیر دارند.
دندانهای که بیشتر در رنگرزی الیاف قالی مورد استفاده قرار میگیرد. نمک مضاعف آلومینیوم و پتاسیم با نام تجاری «زاج سفید» است. اما دندانه دادن با زاج سفید معمولا
در مجاورت برخی دیگر از مواد شیمیایی مانند کرم دو تارتر (اسید تارتارات)، جوهر ترشک، سرکه و مانند آن صورت میگیرد. میزان زاج مصرفی در دندانه دادن 5 کیلو پشم بین
250 تا 1000 گرم است و بسته به میزان روشنی و تیرگی مورد نظر تغییر میکند.